نوشته شده توسط: الهه ناز
چشم ها را باید شست * جلد 1
شما می توانید
خوشبخت تر شوید!
محمود معظمی
((تیکه هایی از کتاب))
آرتروز فکری (1) و (2)
مکتب کمال «خودت را دوست بدار، و کمکم کن تا دیگران نیز خود را بیشتر دوست بدارند.»
* هرچند وقت یک بار، باید مغزمان را در آوریم و آن را حسابی نرم کنیم (البته مثل یک بازی!)؛ و گرنه پیشرفت نمی کنیم.
« پیروزی یک حقیقت علمی جدید، با متقاعد کردن مخالفان و وادار ساختن آنها به دیدن روشنایی، روی نمی دهد. برعکس، پیروزی به این شکل حاصل می شود که مخالفان سرانجام از میان می روند، و نسل نویی روی کار می آید که با آن حقیقت خوگرفته است.» ماکس پلانک
* بیماری خطرناکی که موضوع بحث ما است، می تواند انسان ها را در هرسن و سال و موقعیتی گرفتار کند.
* آرتروز فکری بیماری است که وقتی به انسان حمله می کند، فرد قدرت خلاقیتش را از دست می دهد، دیگر نمی تواند نوآوری کند. (تاکید می کنم که این فقط یک استعاره است و مفهوم پزشکی ندارد).
* بسیارند انسان هایی که معلوماتشان درحد همان سنین 10-12 سالگی باقی مانده و رشد نکرده؛ یعنی از آن سن به بعد دیگر چیز نویی یاد نگرفته اند.
* اگر ضریب خلاقیت و نوآوری بچه ها را در هنگام تولد برابر 100 بگیریم، در6 سالگی این ضریب به چیزی در حدود 4یا 5 افت می کند!
* اگر شما خوشحالید، زندگی تان روان است، لبخند به لب دارید و موفق هستید، همین راه را ادامه بدهید!
* باید مراقب مغزمان باشیم که فسیل نشود!
* هیچ آدمی در مکعب مستطیل جا نمی شود! طبیعت انسان طوری است که با این طرز برخوردهای قالبی و خشک سازگاری ندارد.
* مغز ما مثل یک دوربین فیلم برداری نیست که هر چه را در میدان دیدش قرار گرفت، ثبت کند. برعکس، بسیار انتخابگرانه عمل می کند.
* اغلب ما طوری به دنیای اطراف خود نگاه می کنیم که از کودکی یاد گرفته ایم.
* در زندگی و روابط انسانی و جهان هستی، تنها آن چیزهایی را می بینیم که در مغز ما تعریف یا برنامه ریزی شده است.
* فرزندان ما خوشبختی (یا ناخوشبختی) را از ما می آموزند.
* تنها با آمدن اتومبیل، به خودی خود فرهنگ عوض نمی شود، «من» باید تغییر کنم.
* جامعه ای موفق است که نسبت به گذشته اش، بیشتر می داند و «بهتر» عمل می کند.
* ما همیشه می توانیم یاد بگیریم؛ خیلی خوب هم می توانیم یاد بگیریم. اما متاسفانه قسمت آموختن مغزمان را خشک کرده ایم؛ سفت و منجمد!
* وقتی این همه ابزار و راه حل دیگر وجود دارد، اشتباه است که بخواهیم همه کارها را با یک ابزار و به یک روش انجام بدهیم.
* از همین حالا به بعد (که از عادات و باورهای نادرست آگاه شده ایم)، نسبت به خودمان، به فرزندمان و به جامعه و دنیا مسئولیم و باید مسئولیت بپذیریم.
* همواره باید از مغزمان بخواهیم که راه حل های نو را نشانمان بدهد؛ یعنی همان کاری که واقعا برایش ساخته شده است.
« نه یک بار و دو با، بلکه بی نهایت بار همان ایده های قدیمی دوباره در جهان پدیدار می شوند.» ارسطو
* همین الان هم هر آدمی که بخواهد بر خلاف رویه موجود در جامعه اش ایده ای را مطرح کند، او را مسخره می کنند. و این طبیعی و قابل انتظار است.
* خوشبختانه، آرتروز فکری چیزی است که اگر همین الان برای رفع آن تصمیم بگیرید، از بین خواهد رفت!
* اگر پیشینیان ما روش پدران و مادرانشان را پیاده می کردند، خود ما هم امروز در این وضعیت نبودیم و در همان شرایط قدیم مانده بودیم!
* می توانیم ابزارهای قدیمی را به روش های جدیدی به کار بگیریم. مهم این است که همواره «خلاق» باشیم!
* اگر جوان های ما امروز آراش مویشان یا لباسشان با ما فرق می کند، خب باید فرق کند اشتباه! است که بگوییم: « چرا مثل من لباس نمی پوشی؟»
* بیاییم به خودمان قول بدهیم در هرجایی که هستیم، نخست دریابیم در چه مواردی دچار آرتروز فکری هستیم.
* وقتی همیشه فقط از روی عادت زندگی می کنم، اینها می تواند علائم آرتروز فکری باشد.
* اگر خیلی انبردستتان (یافلان شیء قدیمی که دیگر کارایی ندارد) را دوست دارید، آنها را در موزه نگه دارید! ولی لطفا از ابزار جدید استفاده کنید!
* باید یاد بگیریم دنیا را با نگاهی تازه ببینیم!
* تمام کسانی که نخواهند تغییرا بپذیرند و دچار آرتروز فکری بشوند، و بترسند از تغییر، ازبین خواهند رفت.
* اکثر کسانی که ادعا می کنند سی سال تجربه دارند، بیشتر منظورشان این است که یک سال تجربه را سی سال است که تکرار می کنند!
* اگر افسرده اید، اگر زیاد باهم دعوا و مرافعه دارید، مسیر زندگی تان را عوش کنید.
تواضع
* فواره اگر اوج بگیرد سقوط می کند. انسان اما فواره نیست... باید تعریف درست «تواضع » را بیاموزیم.
«اگر انسان یک روز از خودخواهی بگذرد، همه او را نیک خواهند گفت.» کنفسیوس
*امروز پس از گذشت هفتصد سال ما نیزاقدام به نمایش برخی رفتارها و گفتارهایی تحت عنوان «تواضع» می کنیم. اما این تواضع برای چیست؟
*تواضع یک نوع نگرش انتخابی سازنده درونی است نسبت به خود، دیگران و دنیا
*یکی از غفلت های ما این است که نقش دیگران را فراموش می کنیم و یادمان می رود خیلی ها دارند کار می کنند تا من و شما موفق شویم.
*وقتی شما قدرشناسی هرچند کوچکی نسبت به دیگران نشان بدهید، هزاران برابرِ آن را دریافت می کنید.
*اگر شما پولی دارید و خدای ناکرده آن را وسیله ای قرار می دهید برای فقرفروشی به دیگران و تحقیر سایرین، بلافاصله مردم و جامعه پاسخ متقابل می دهند و این سبب می شود که شما فرو بیفتید.
*تواضع یعنی این که من بتوانم نقش این درخت را هم در موفقیت هایم درک کنم.
*تواضع این نیست که خودمان را کوچک و حقیر کنیم، تواضع «درک نقش دیگران» است.
*حقیر و کوچک شمردن دیگران کار بسیار ناشایستی است و موجب سختی زندگی و ناخوشبختی فرد کم ظرفیت می شود.
*از امکانات و داشته های ما دیگران نباید احساس حقارت کنند؛ این است تواضعِ حقیقی...
*تواضع ما را به خدا نزدیک می کند و باعث می شود خداوند ما را که به مخلوقات ولی احترام می گذاریم، بیشتر دوست داشته باشد.
* اگر تواضع می کنید و بعد احساس بدی دارید، از خودتان سوال کنید: آیا رفتار متواضعانه من به این خاطر نبود که می خواستم باج بدهم؟ آیا نترسیدم؟
*یادمان باشد که در زندگی ما همسایه هایمان هم نقش دارند، هم شهری هایمان، حتی حیوانات و گیاهان
* اگر ظرفیت داشته باشیم، در به دست آوردن موفقیت محدودیتی وجود ندارد. دنیا مثل یک اقیانوس است.
* هر چه انسان متواضع تر باشد، ظرف وجودش بزرگ تر می شود.
روابط زناشویی (1) و (2)
آدرس: www.maktabekamal.com
info@maktabekamal.com